از همه سوی زیر فشارم. از همه سوی ... تا به حال، تا این حد اذیت نشده ام. خدا، من، کارها، عزیز دلم، برنامه های عقب مونده ...گناهایی که هر روز آزارم میده ... خیلی تنهام خدا ... کنارم باش ...
خددددددددداااااااااااااااااا ...
++ وقتی کسی را دوست داری،
وقتی کسی را تا حد پرستش دوست داری.
وقتی انقدر دوستش داری که دوست داری جای اون مریض بشی، جای اون غم داشته باشی، جای اون خسته بشی ... جای اون باشی،، تا اون سختی و درد نکشه.
وقتی کسی را بیشتر از خودت دوست داری.
... دوریش را نمی تونی تحمل کنی ...
من عاشقانه کسی را دوست دارم، که داره از من دور و دورتر می شه ... من دوست دارم و از عمق وجودم می خوام که عاشقانه زندگی کنم،و توی همین عاشقی بسوزم و عمرم را بگذرونم یا به قول بعضی ها بسوزونم ... نه می خوام زندگیم را برپایه قشنگترین و لذت بخش ترین هدیه خدا به انسان بنا کنم ... دوست داشتن و عاشقانه زندگی کردن.
... نمی دونم به این دوست داشتن مفرطم،عاشقی می شه گفت یا نه ... حسی است که تا به حال تجربش نکرده بودم. دوست داشتنی که زندگی را قشنگ می کنه ... راه رفتن، بیدار شدن، خوابیدن، حتی پول به تاکسی دادن را قشنگ و لذت بخش می کنه، رفتن به موسسه و کلنجار با کارها را قشنگ می کنه. چون هر جا که باشم و هر لحظه پیش چشمم هستید.
... بعضی چیزهای ناب توی زندگی هست که نمی شه و نباید فراموش کرد. دوست داشتن یکی از اونهاس.
دلم برات تنگ می شه باز .
کلمات کلیدی: روزنوشت
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.